سفر به مزرعه قهوه!

در نگاه بسیاری از افراد قهوه یک فنجان نوشیدنی در صبح برای شروع روز است و برای بعضی دیگر یک نوشیدنی در بعدازظهر برای رفع خستگی است؛ گروهی دیگر قهوه را بهانه ای برای با هم نشستن و برای تعداد زیادی ازدوستدارانش، دانه ای جادویی که هر چه بیشتر از ذاتش آگاه می شوند باز هم کم است.

تا به حال به پتانسیل قهوه فکر کرده اید؟ هنگامی که در حال نوشیدن قهوه تان هستید از زوایای دیگری به این نوشیدنی نگاه کرده اید؟

به نظر ما قهوه آن قدر وسیع است که می توان از زوایای مختلفی با آن روبه رو شد.

دقت کرده اید این میوه ی کوچک وقتی پروانه وار به زمان بلوغ می رسد و تبدیل به دانه ای مستقل می شود چه تواناییهایی دارد؟

در واقع پتانسیل قهوه به نحویست که می توان کیلومترها سفر کرد تا به اطلاعاتی مناسب و تازه دست یافت. شاید بگویید این روزها هرچه که بخواهیم را می توان از طریق فضای مدیا و با کمی جستجو در اینترنت بدست آورد. اما بهتر است بدانید با اینطور آگاهی ها فقط سطح ماجرا را بدست خواهید آورد. اگر بپذیریم که ما در دنیای انرژی ها زندگی می کنیم، پس باید بدانیم آنچه که در تعامل با افراد مختلف در مناطق متفاوت و گوناگون بدست می آوریم و انتقال می دهیم در واقع باعث بازگشایی درهای تازه ای می شود که با نشستن پشت لپ تاپ و کلیک کردن هرگز بدست نخواهد آمد.

دانستن اینکه قهوه ای که میل می کنیم از کدام منطقه آمده است و اینکه چگونه تولید می شود، فروشندگان قهوه و کافه دارها را ترغیب می کند تا با تولیدکنندگان وکشاورزان همکاری نزدیکتری داشته باشند. هرکدام از ما به هر نحوی باید تلاش کنیم زنجیره ی تامین را کوتاه تر کنیم و خریداران را تشویق کنیم که با تولیدکنندگان با شیوه های منصفانه تر و پایدارتری رفتار کنند تا آنها فرصت رشد بیشتری داشته باشند و بتوانند دانه های مرغوب تری پرورش دهند.

ما به عنوان مصرف کننده توانایی داریم تا قدرت را به دست کشاورزان برسانیم. کشاورزانی که قلب و روح خود را به محصولات خود منتقل می کنند. اما همچنان به راحتی نمی توانند امرار معاش کنند.

سفر به مزارع قهوه با وجود سختی ها و حوادثش شاید آرزوی هر کسی که قهوه را نه فقط به عنوان یک نوشیدنی بلکه به عنوان دانه ای جادویی نگاه می کند باشد؛ البته برای محققین و آنهایی که در حال جمع آوری اطلاعات هستند این سفرها جنبه ی دیگری دارد و از مرحله ی “بریم ببینیم چه خبره؟” گذشته است. این افراد قبل از آغاز سفر در مورد منطقه ی هدفشان تحقیق می کنند و نسبت به شرایط هر منطقه ،اقلیم و فرهنگ هرناحیه تجهیزات و ادوات لازم را فراهم می کنند؛ تا بتوانند از بروز مشکلات و حوادث غیرمترقبه جلوگیری کنند، تا هم فرصت بیشتری برای کمک و انتقال مفاهیم به کشاورزان داشته باشند و هم کمتر درگیر شدن به حواشی در بدست آوردن اطلاعات تازه تر خللی وارد نکند.

یکی ازکشورهایی که با همین رویکرد به آن سفر کردیم کشوری در شرق آفریقاست. اوگاندا، کشوری که قهوه محصولی پر درآمد در آنجا محسوب می شود. اوگاندا زادگاه گونه ی کانفورا یا همان روبوستاست. ولی در طی ده سال گذشته اوضاع  قهوه در حال تغییر است و پرورش دانه ی عربیکا نیز رونق گرفته است. فصل کشت دانه ی عربیکا در این منطقه معمولا بین ماه مارس و آوریل و برداشت آن بین آگوست و نوامبر است. اوگاندا دارای زمین حاصلخیز و غنی، خاکی آتشفشانی در شرق و غرب و باران فراوانی است؛ همین عوامل پتانسیل کشت قهوه با کیفیت را در بین کشاورزان بالا برده است.   

فرآوری مورد اسفاده معمولا “شسته” است که همین امر منجر به پیچیدگی طعمی شده است، اما کم و بیش قهوه هایی با فراوری طبیعی نیز یافت می شود.

علی رغم تدابیر دولت و تولیدکنندگان بزرگتر در جهت رشد و بهبود قهوه در این کشور اما یکی از مشکلات مردم این مناطق نبود برق مناسب است که این معضل باعث شده است که تجهیزات و ادوات کاربری تولیدکنندگان معمولا دستی باشد و این امر منجر به سرعت پایین در فرآیندهای برداشت و فرایند فراوری شده است حتی گاهی پیش می آید میوه های آنها روی درختان بماند و رو به فرسودگی برود.

اوگاندا پتانسیل زیادی برای بهبود و رشد هرچه بیشتر قهوه دارد: زمین حاصلخیز، آفتاب فراوان و بارش باران مداوم در کنار نیروهای جوان و با انرژی می تواند یکی از ارکان مهم جهت تامین دانه ی عربیکا در جهان باشد؛ اگر امید و انگیزه ی بیشتری از طرف دولت و تامین کنندگان و حتی مصرف کنندگان قهوه فراهم شود. 

سعید عبدی نسب

نویسنده متن: مجتبی حیدری

طراح تصاویر: تینا پناهی

ادیت ویدیو: سپیده اسلامی

مدیر سایت و شبکه های اجتماعی: فرزام زمانی

لطفا برای حمایت ازما، این ویدیو را دریوتیوب ببینید!

این مطلب را به اشتراک بگذارید!

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در linkedin به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید